شهید حاج غلام حسن نظرجانی

فرزند:حبیب الله
تاریخ تولد:۸/۴/۱۳۰۹
محل تولد:اسفا د
تاریخ شهاد ت :۲۳ /۱۱/۱۳۶۴
محل شهادت :اروند رود
نگاهی گذرابه زندگی شهید حاج غلامحسن نظرجا نی
ازتولد تاشهادت:

روزهشتم تیرماه سال یک هزاروسیصدونه دیدگان پدرومادری مومن ومتدین وشیفته اهل بیت (ع ) برچهره نوزادی خوش الحان وپاک سرشت روشن گشت .باتوجه به علاقه ای که به اهل بیت عصمت وطهارت داشتندنام وی را

(غلامحسن )نهادندوتصمیم گرفتندکه اورامحب وشیفته اهل بیت(ع)تربیت نمایند.خداوندباتوفیقات خاصه وعامه ای که شامل حال این خانواده زحمت کش وکشاورزنموده بود(حسن)رانیزازاهل خانه بالاترووالاترموردتفقدقرارداد.(حسن )دوران کودکی رادرکانون گرم وپرازمهرومحبت پدرومادری سپری نمودودرسن هفت سالگی راهی مدرسه شدوتحصیل راتاکلاس چهارم ابتدائی ادامه دادوازآن پس بعلت فقروتنگدستی خانواده ونبود مدرسه درروستامجبوربه ترک تحصیل شدومشغول کارکشاورزی گردید.

سالهای سخت زندگی رایکی پس ازدیگری پشت سرگذاشت تااینکه به سن قانونی خدمت سربازی رسیدوبرای خدمت به شهرستان خاش اعزام ومدت خدمت سربازی خویش رادراین مکان سپری نمود.درسال ۱۳۳۵ازدواج نمودوحاصل این ازدواج ۱۰فرزندمی باشدکه این فرزندان هرکدام ثمره ای برای انقلاب هستند شهیدنظرجانی دردوران پیروزی انقلاب همانندسایرامت حزب الله دین خودرابه انقلاب اسلامی ادانمودودراین راه نیزجان خودرافدانمود.دراکثرراهپیمائی هاوتظاهرات شرکت می نمودوازرژیم پهلوی بسیارمتنفربودبعدازانقلاب اسلامی باتشکیل بسیج مستضعفین به عضویت این نهادمقدس درآمدوازجائیکه فرزندانی پاک تربیت نموده بودهمگی به عضویت بسیج درآمده و۲فرزندنیزازاوایل تشکیل سپاه به عضویت آن درآمده وهم اکنون نیزپاسدارمی باشندواین پیرمردمخلص که حدود۵۳سال داشت درروستابعنوان فعال ترین فردشناخته شده بود.باشروع جنگ تحمیلی که دوفرزندوی پاسداربودندودائمادرجبهه بودندٍ،وی نیززن وفرزندان رارهانمودوبه عنوان اولین پیرمرددرروستاوحتی درشهرستان قائن به منطقه اعزام شدودرسال ۶۱برای اولین باربه جبهه رفت ودیگرهروقت ازجبهه برمی گشت روحیه اش بسیارعالی ترمی شدوهربارکه به مرخصی می آمدتعدادی ازعزیزان روستاراتشویق می نمودوباخودبه منطقه می برددیگرصبروقرارنداشت هنوزمرخصی اش تمام نشده به منطقه برمی گشت درحالی که ۳فرزندوی نیزدرجبهه بودندخودنیزلباس رزم می پوشیدوبه جبهه می رفت .گاه بودکه همراه سه فرزنددرمنطقه می بودیعنی ازیک خانواده چهارنفردرجبهه بودندودنیاراپوچ می انگاشت تمام وجودش معنوی شده وبه دنیادل نبسته بودوفقط آرزوداشت دائمادرجبهه باشدواگرکشته شوددرجبهه کشته شودآن هم درسنگروهمانطورکه دردفترچه خاطراتش می نویسد(بارالهامن نمی خواهم که دربستربمیرم یاری ام کن تابه راهت دردل سنگر بمیرم)ازسال ۱۳۶۱تاسال ۱۳۶۴به طورمدام به منطقه می رفت ودرپشت جبهه نیزمشوقی برای اعزام وتشویق رزمندگان به حضوردرمناطق جنگی بودو(می گفت برادران شماروزی افسوس خواهیدخوردکه چرادرمنطقه حضورنیافته ایدپس هنوزکه دیرنشده است بشتابید)این بسیجی مخلص درچندین عملیات شرکت نمودوازهمان ابتداکه به جبهه رفت بعنوان خمپاره اندازتیپ ۲۱امام رضا(ع )درخط مقدم جبهه می جنگید.

….وشهادت

سرانجام پس ازسالهامبارزه ودوری ازخانواده وفرزندان درتاریخ ۲۳/۱۱/۱۳۶۴درعملیات پیروزمندانه والفجر۸شرکت جست ودرمنطقه عملیاتی فاودرحالی که خمپاره ۶۰به طرف دشمن شلیک می کردندوی بخاطراینکه بتوانددراین موقعیت حساس عملیاتی خدمتی انجام دهدتعدادزیادی آرپی جی درکوله پشتی قرارداده تابه جلوبرده تابه یکی ازآرپی جی زنهابدهدتابه طرف دشمن شلیک نمایددرهمین حین مورداصابت ترکش خمپاره دشمن درناحیه چپ بدن قرارگرفته وبامنفجرشدن یکی ازگلوله ها واصابت ترکش به بدن دعوت حق رالبیک گفته وپس ازلحظه ای روح بلندش ازقفس تن رهاشده وبه سوی ملکوت اعلی پروازمی نمایدواینگونه باخون سرخش صفحه هایی ازتاریخ خونبارشیعه رارنگین نمود.روحش شادوراهش پررهروباد

« به یاد شهدا باشیم با ذکر صلوات »

ناصر نظرجاني